پاسخ خودآزمایی های فارسی پیش دانشگاهی بر اساس آخرین تغییرات کتب

پاسخ خودآزمایی های فارسی پیش دانشگاهی بر اساس آخرین تغییرات کتب درسی سال91

گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی مدارس خارج از کشور در حوزه سوریه اردن و لبنان (جاوید قربانی)

در صورت کپی برداری لطفا ارجاع به این وبلاگ را فراموش نکنید!

درس اول:

1- مقصود از « نی » روح و جان انسان آگاه و آشنا بر عالم معنا و نیز « مولانا » که از خود و خودی خالی است . « نیستان » عالم معنا و جوار حق تعالی است و جدایی : دوری جان انسان از جوار قرب الهی می باشد .

2-« هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش ( طلب وصل) »....

پاسخ خودآزمایی های فارسی پیش دانشگاهی بر اساس آخرین تغییرات کتب درسی سال91  

گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی مدارس خارج از کشور در حوزه سوریه اردن و لبنان (جاوید قربانی)

در صورت کپی برداری لطفا ارجاع به این وبلاگ را فراموش نکنید!

درس اول:

1- مقصود از « نی » روح و جان انسان آگاه و آشنا بر عالم معنا و نیز « مولانا » که از خود و خودی خالی است . « نیستان » عالم معنا و جوار حق تعالی است و جدایی : دوری جان انسان از جوار قرب الهی می باشد .

2-« هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش ( طلب وصل) »

3- انعطاف پذیری و هم نوایی با همگان

4- نیستی ( نابودی - رسیدن به مقام فنا) را آرزو می کند روایت کتاب درسی نابودی و نفرین است .

5- پرده اوّل به معنای « نغمه و موسیقی» و پرده دوم به معنای « حجاب » است . ( پرده های ما درید : رازهای ما را افشا کرد .)

6- عشق به خدا ( مولانا خواستار ماندگاری عشق است .)

7- زیرا روح نیایش و توجه به حق در تار و پود آن نهفته است ( نیایش میل به وصل و شکایت از هجران ) .

درس دوم

1-مصراع دوم بیت اول را می توان به دو گونه خواند :

الف ) جز به راهی که تو راهنمای من هستی نمی روم .

ب) جز به راهی که تو آن را به من بنمایی نمی روم .

2-همه بیشی تو بکاهی همه کمّی تو فزایی .

3- نیایش های لطیف و زیبایی است لبریز از معارف ، آموزش های اخلاقی و اجتماعی .

4- علّامه الغیوب ستّار العیوب ـ عزیز جلیل جلال بخشنده حکیم عظیم -

درس سوم

1- ستایش دادپیشگی و دادگری ظلم ستیزی و طرد ظالم نیرو بخشیدن آزاد منشی حمایت از مردم زحمتکش و دعوت آنها به اتّحاد . . .

2- همراهی و مبارزه مردم بر ضد ظلم و بیداد

2- زیرا خودبینی وناسپاسی به یزدان بر او چیره شد ، خود را جهان آفرین ( خدا ) خواند ، به هیچ نیروی برتری که بتواند تکیه گاه او باشد اعتقاد نداشت ، پس دچار هراس شد . مردم از او روی گردان شده و ضحّاک بر او چیره شد .

3- مارهای روییده بر دوش ضحّاک مظهری از اهریمن و تجسّم خوی اهریمنی و بیداد و منش خبیث است .

4- مغز گوسفند را با مغز یکی از دو قربانی می آمیختند و بدین ترتیب هر روز یکی از دوتنی را که به قربانگاه می آوردند ، نجات می دادند .

5- حضرت ابراهیم (ع) : از بیم نمرود خانواده­ی ابراهیم (ع) او را سه سال در غاری پنهان کردند . سرنوشت فریدون مثل حضرت موسی است ولی پرورش یافتن وی در غار شبیه حضرت ابراهیم است .

7- ضحّاک

8- جای سوزن انداختن نبود . شتر با بارش گم می شد . سگ صاحبش را نمی شناخت .

9- سرگذشت ملّتی در طول قرون و نمودار فرهنگ و اندیشه و آرمان های آنهاست ، کتابی است درخور حیثیّت انسان و نمایشگر مردمی است که در راه آزادگی و شرافت و فضیلت مبارزه کرده اند .

درس چهارم

1- الف) شاعر خویشتن خویش را موضوع قرار می دهد و از احساسات شخصی از خشن ترین تا نرم ترین آنها سخن به میان می آورد ، احساساتی مربوط به خدا ، خانواده ، انسانیت وطن و . . . با این تفاوت که نوع احساسات وی در برابر مسائل متغیر است .

ب) زیرا که یکی از سرشارترین حوزه های شعر است در این نوع ادبی قرار دارد.

ج) زیرا شاعر علاوه بر منِ شخصی ، منِ گسترده خود را نیز می تواند مطرح سازد .

د) چون تمامی آثار شعری در صورتی که مصداق کامل شعر حماسی یا تعلیمی نباشند ، غِنایی هستند .

2- بیت سوم ( عشق را خواهی که تا پایان بری // بس که بپسندید باید ناپسند )

3- گریز از عشق ممکن نیست درد عشق درمانی ندارد .

4- عشق او دوباره مرا به بند کشید و تلاش بسیار برای رهایی از آن سودمند نبود .

5- « کز کشیدن تنگ تر گردد کمند »

6- زشت باید دید و انگارید خوب // زهر باید خورد و انگارید قند

من این همه نیستم:

1- فروتنی و بزرگ منشی و آزادگی و وارستگی او

2- تا به او بگوید خود را در برابر همه القابی که به او منصوب کرده اند هیچ می انگارد و اجازه داده است هر کس بر حسب اعتقاد خود هر چه می خواهد درباره او بگوید . مهم این است که نباید تحت تاثیر ستایش یا نکوهش دیگران قرار گرفت .

3- هیچ کدام را ( من این همه نیستم )

4- من هیچ یک از اینها ( که دیگران درباره من گفته اند ) نیستم .

5- باز رفتند ( بازگشتند برگشتند ) / بشوریدند ( اعتراض کردند ) / بیرون گرفت ( بیرون آورد ) / آواز داد ( فریاد زد - صدا زد)

6- ارادت : علاقه ، اخلاص و اظهار کوچکی در دوستی ، مشیّت الهی / اراده : خواست ، قصد ، میل و آهنگ ، عزم و تصمیم / مصاحبت : هم صحبت شدن با کسی ، دوستی / مصاحبه : گفتگو / اقامت : ماندن ، آرام گرفتن / اقامه : بر پای داشتن

درس پنجم

1- سنجش میزان عشق فرهاد - تحقیر و تمسخر فرهاد- منصرف کردن او از عشق ورزی به شیرین

2- عاشقی پاکباز و حاضر جواب .

3- بگفتا دوری از مه نیست درخور // بگفت آشفته از مه دور بهتر ( دیوانه با دیدن ماه دیوانه تر می شود )

4- « چه خواهی کرد » یا « چه چیز به او پیشکش می کنی » ، بعد از مصراع اوّل و قبل از مصراع دوم .

5- صادقانه ، تیزهوشانه و قاطع و رِندانه و دندان شکن .

6- در بیت دوم « یاد نکردن از او( شیرین )»

7- سر ( جان خود )

درس ششم

1- از خود بی خود و مدهوش شدم .

2- تسکین یافتن بهبود یافتن

3- « تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم // از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم »

درس هفتم

1- بهار در این بیت ایهام دارد: 1- اولین فصل سال 2-  شکوفه و گل / بهار نماد طراوت و شادابی است/ بهار عمر استعاره از دوران جوانی است

2- لاله زار عمر (عمر : مشبه و لاله زار: مشبه به) // سرشک چو باران چکد: (سرشک مشبه/ چوک ادات تشبیه/ باران مشبه به/ چکد: وجه شبه) // چ. برق بشد روزگار عمر: روزگار عمر: مشبه/ چو : ادات تشبیه/ برق: مشبه به/ بشد: وجه شبه

3- تا کی می صبوح و شکرخواب بامداد؟     هشیار گرد هان! که گذشت اختیار عمر

پیام بیت: 1- توصیه به دوری نمودن از لذت جویی و غفلت ورزیدن 2- دعوت به بهره مندی از ایام جوانی و عمر و غنیمت دانستن فرصت ها

4- واژه ی خیل ایهام تناسب دارد. به معنای گروه و دسته و سپاه به کار رفته ولی به معنای گروه اسبان و سواران (که در این بیت به کار نرفته است ) با واژه های عنان گسسته و سوار تناسب معنایی دارد.

درس هشتم

1- عیب جو ظاهر بین و مجنون ، حقیقت بین است . عیب جو سطحی نگر ولی مجنون عمیق نگر و کیفیت نگر است .

2- دیده­ی پاک و حقیقت بین و نگاه کمال یافته، همه چیز را پاک و زیبا می بیند

3- هر دو شاعر به مضمون واحدی اشاره کرده اند ( فقط مخاطب در شعر وحشی ، مجنون و در شعر مولوی ، لیلی است ) .هر دو معتقدند با چشم حقیقت بین باید به امور نگریست ، لیلی را از دریچه­ی چشم مجنون باید دید .

4- باید به صورت ( حور ، «ی» نکره ) خوانده شود . چون « قصور » در مصراع بعد با «ی» نکره آمده است.

درس نهم

1- تاریک زار غم اندود سحرکوشان چندشناک سنگردار و . . .

2- توصیف فرات ، ماه و ستارگان .

3- ( دیشب : شب عاشورا ) ( امشب : شب شام غریبان )

4- « اگر دین ندارید ، لااقل آزاده باشید .»

5- زیرا نویسنده از احساسات شخصی در توصیف واقعه­ی کربلا استفاده کرده است و آن واقعه ی عظیم را با شور و احساس توصیف نموده است .

درس دهم

1- « آه دست پسرم یافت خراش // وای پای پسرم خورد به سنگ »

2- این که از احساسات درونی ، عشق و انگیزه های درونی مادر ، عاشق و معشوق سخن می گوید .

3- زیرا حرمت مادر را پاس نمی دارد .

4- در شعر شهریار فرزند ، سپاسگذار مادر و دلبسته اوست و برعکس در شعر ایرج میرزا پسر ناسپاسی می کند.

درس یازدهم

کیش مهر:

1-کمال پرستش را در مستی و از خود بیخود شدن می داند ( مستی : سرمستی و خماری عاشقانه ) .

2- با ابیات سوم و چهارم تا حدودی ارتباط معنایی دارد .

3- استعاره از « قطرات باران » است.

4- زیرا آینده نیز مانند گذشته ناپایدار است و خواب و خیالی بیش نیست .

5- « به خون خود آغشته و رفته اند // چه گل های رنگین به جوبارها » و همچنین با بیت ششم که « چه فرهادها مرده در کوه ها // چه حلّاج ها رفته بر بادها » می -باشد ، ارتباط معنایی دارد .

6- واژه ی « حلّاج » عربی است . در واژه­ی « برقصد » نیز ، تکواژ « رقص » عربی است .

سرود عشق:

1- همه ی پدیده ها در حال تسبیح و عبادت خداوند هستند. 2- وحدت وجودی (همه ی عالم هستی از خدای یگانه حکایت دارد. و خداوند در همه ی پدیده های هستی جلوه گر است.

2- قلب: مجاز از کل وجود/ مپرس: آرایه ی تکرار دارد/ حسن تعلیل: علت ریزش باران ، گریه ی ابر از فراق یار تصور شده است.

درس دوازدهم

1- « غم » در مصراع اوّل اندوه و ماتم این جهانی ( با بار معنایی منفی ) و در مصراع چهارم غم عشق ( با بار معنایی مثبت ) یا غم فراق است که حاصل آگاهی و مایه­ی شادکامی و سرمستی است .

2- زخم رزمنده را را به نشان و مدال تشبیه کرده است ، « زخم و نشان » هر دو بر سینه نشانده می شوند . و هر دو مایه­ی سرافرازی است . ( با زخم نشان گرفتن : کنایه از مبارزه ای افتخار آمیز است .)

درس سیزدهم

می خواست به طور غیر مستقیم شیخ بوعبدالله باکو را راهنمایی کند و به او بفهماند که جهنم جای مغروران و متکبران است .

2- حکایت بهترین خلق//3- خط بر کسی فرو کشیدن //4 حکایت انسان راستین //5- نکته گویی و عبرت آموختن به شیوه ی غیر مستقیم //6- بهتر است که خودم را بدترین مردم بدانم //7- فرو می راند ، فرو می شد ، فرو نتوان کشید ، در آمیزد ، در آمد ، فروآمد //8- راست باز و پاک باز و امیر باش / با خویش رسید// 9- داستان خاکستر ریختن زنی از همدستان ابولهب بر سر پیامبر اکرم (ص)

درس چهاردهم

1- مردم با تمام وجود به خداوند ایمان داشتند و همه ی پیش آمدها را خواست خداوند می دانستند./

2- در این قصه ها ، عالم افسانه ها پر رنگ ونگار و پران و نرم است .//

3- سعدی جمع کننده ی اضداد است ، مانند شرع و عرفان / عشق و زندگی عملی / شوریدگی و عقل هم برای جوانان هم برای پیران ، هم در سطح افراد مبتدی و هم برای دانشوران و ... //

4- این تنها ، خصوصیت کلام سعدی است که سخنش به سخن هم شبیه باشد و به هیچ کس شبیه نباشد ، در زبان فارسی احدی نتوانسته است مانند او حرف بزند و درعین حال نظیر حرف زدن او را هر روز در کوچه و بازار می شنویم .

5- نوعی ازحرکت است بین یورتمه وقدم زدن در اینجا از روی شوق و هیجان بالا و پایین و مارپیچ دویدن .

6- به کمک وسعت دامنه ی کلام و عبارات و ابیات بعدی ، مفهوم متن را در می یابیم .

7- نویسنده ، خواسته است که برای خطاهای خود عذری بیاورد .

نظرات 1 + ارسال نظر
مازیار جمعه 6 دی‌ماه سال 1392 ساعت 04:32 ب.ظ

خیلی مرسی..
اگه میشه درس 15 تا 27 روهم بذارین.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد