شرح غزل بهار عمر و سرود عشق

شرح غزل بهار عمر و سرود عشق

ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر باز­آ که ریخت بی گل رویت بهار عمر 

با تشکر از گروه ادبیات زنجان: http://zolaladab.blogfa.com/

ادامه مطلب ...

گاهنامه زمستان

گروه زبان و ادبیات فارسی مدارس خارج از کشور در حوزه ی سوریه و اردن و لبنان شماره اول گاهنامه ادبی - فرهنگی خود را منتشر و تقدیم دانش آموزان عزیز و همکاران و ارگانهای دولتی جمهوری اسلامی ایران نمود. برای دریافت نسخه اینترنتی این مجموعه اینجا را کلیک نمایید.

کربلایت بار دیگر منزل زینب شده
در عزای اربعینت جان او بر لب شده

او که شمع محفل شمس و قمر، وان غنچه بود
بعد از این پروانه ی هجده گل و کوکب شده

زینبی کز نور او دنیای دل جان می گرفت
بین چگونه عالم قلبش ز هجرت شب شده

جان مادر از رقیه نزد او حرفی نزن
زین سبب از شام تا کرب و بلا در تب شده

سرفراز آمد به دیدار حسین بن علی
با زبان حیدری زینت برای اب شده

من نمی گویم بر او بعد علمدارت چه شد
هیبت زهرا نشان، گویای این مطلب شده

روی چشمان عمود خیمه ها پا می نهاد
از جفای تیر دشمن حال بی مرکب شده

جملگی اهل سما گریان به حال زینب و

نغمه ی «طایر» دمادم ناله و یارب شده

مقاله ی جدید

 مقاله ی "استقلال ابیات غزل فارسی" به قلم جاوید قربانی چاپ شده در جدیدترین شماره مجله رشد ادب فارسی شماره 104 زمستان 91

 http://s1.picofile.com/file/7602231612/javid_ghorbani.pdf.html

آرزوی زیارت

* دلم تنگ است ... دلتنگی مرا دیوانه خواهد کرد
ببین این فاصله روزی مرا ویرانه خواهد کرد ...

چند روزیست دلم میل زیارت دارد
باز حس می کنم این قلب ، حرارت دارد !
...
واژه در واژه برای تو غزل میگویم
بیت بیت غزلم عرض ارادت دارد ...

بی جهت نیست که قلبم به کبوتر هایت
چند سالیست که احساس حسادت دارد

چون تو آنقدر رئوفی و کریمی ، حتی
چون منی ، سخت به احسان تو عادت دارد
آه ، دلتنگ تو ام ! باز مرا دعوت کن
چند روزیست دلم میل زیارت دارد ...