بزرگداشت بلند آفتاب حماسه و عشق، حکیم فرزانه ،فردوسی توسی


 

حکیم ابوالقاسم فردوسی، از ستارگان قدر اوّل آسمان ادب ایران است که از گذشته های دور، با کتاب گران قدر خود، شاهنامه، در میان مردم شهرت و محبوبیّت یافته است. وی دریکی از  سال های 329 یا 330 هجری قمری در روستای باژ (پاز کنونی ) در منطقه توس متولد شد.او از نجیب زادگان و دهقانان توس بود.هقانان، طبقه ای صاحب مقام و دارای املاک و اموال بودند و       می توانستند از راه در آمد ملک خود زندگی نسبتاً راحتی داشته باشند. این گروه به سنّت و فرهنگ ایرانی دل بستگی بسیار داشتند و روایات تاریخی و سر گذشت پیشینیان خود را بهتر از هر فرد و گروهی می دانستند و آن را سینه به سینه به نسل های بعد از خود انتقال می دادند. اثر معروف فردوسی «شاهنامه» است،که شامل 60000 بیت می شود و تقریبا از کلمات عربی در آن استفاده نشده است.وی حدود سی سال برای سرودن شعر فارسی رنج برد.به جرأت می توان گفت که زبان فارسی که ما اکنون از آن استفاده  می کنیم، مدیون فردوسی است. او در سال 411 در سن 80 سالگی در گذشت. آرامگاه او اینک در شهر توس ، بیست کیلو متری مشهد، زیارتگاه صاحب دلان و ادب دوستان است. او مردی شیعه مذهب بود و دل بستگی اش به میراث قومی و فرهنگی ایران کهن، مانع از ارادت خالصانه ی او به خاندان پیامبر (ص) و تعظیم تشیّع نشد.

به گفتار پیغمبرت راه جوی             دل از تیرگی ها بدین آب شوی

گواهی دهم کاین سخن ها  ز اوست

                                            تو گویی دو گوشم بر آواز اوست

که « من شهر علمم، علی ام در است»                           درست این سخن قول پیغمبر ست

منم بنده ی اهل بیت نبی              ستاینده ی خاک پای وصی

شاهنامه، مجموعه ی تاریخ و فرهنگ قوم ایرانی است که همه ی وجوه زندگی و معتقدات و باور ها و دستاوردهای فکری و دینی و اخلاقی و اجتماعی آنان را در خود منعکس کرده است. زبان فخیم و آراسته ی فردوسی این اثر ارزشمند را از هر جهت بر جسته و هنری و قابل توجّه و سزاوار احترام کرده است.شاهنامه؛ یعنی همه ی تاریخ و فرهنگ ایران پیش از اسلام از نگاه فردوسی بزرگ و سند ملیّت و قومیّت ایرانیان و پشتوانه ی بزرگ زبان فارسی است که نه تنها از لحاظ تاریخی و ملی بلکه از جهت هنری و فنّی بزرگ ترین اثر ادبی به شمار        می رود.

           موضوع  این شاهکار جاودان، تاریخ ایران قدیم از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا انقراض حکومت ساسانیان به دست مسلمانان است و بر روی هم به سه دوره ی اساطیری، پهلوانی و تاریخی تقسیم      می شود. وهدف فردوسی از تدوین اثر گران قدر، گذشته از احیای زبان فارسی، تقویت روحیه ی مبارزه جویی با بیگانگان و بیگانه پرستان و مقاومت در برابر دشمنان بوده است.

      شاهنامه، سراسر عبرت و حکمت و آزادگی و آزاد اندیشی است.این شاعر آزاده و آگاه با آگاهی از این  که جهان و شکوه آن گذران و ناپایدار است و آدمی باید در این سرای سپنجی، دلیر و بخشاینده و فداکار و راستگو و راست کردار و نیکو دل باشد، این چنین داد سخن داده است:

بیا تا جهان را به بد نسپریم       به کوشش همه دست نیکی بریم

نباشد همی نیک وبد پایدار               همان به که نیکی بود یادگار

همان گنج و دینار و کاخ بلند             نخواهد بدن مر تو را سود مند

فریدون فرّخ فرشته نبود                  زمشک و ز عنبر سرشته نبود

به داد و دهش یافت آن نیکویی     تو داد و دهش کن فریدون تویی


کجایی ای بلند آفتاب  - برون ای و بر چرخ گزدون بتاب

نه اندر خور توست روی زمین - زجا خیز و بر چشم دوران نشین

تو گفتی جهان کرده ام چون بهشت - از ین پیش تخم سخن کس نکشت

زجا خیز و بنگر کزان تخم پاک - چه گل ها دمیده است بر طرف خاک

بزرگان پیشینه ی بی نشان - ز تو زنده شد نام دیرینشان

تو در جام جمشید کردی شراب - تو بر تخت کاووس بستی عقاب

اگر کاوه ز آهن یکی توده بود - جهانش ز سوهان خود سوده بود

تو آب ابد دادی آن نام را - زدودی از او زنگ ایّام را

تهمتن نمک خوار خان تو بود- به هر هفت خوان میهمان تو بود

تویی دود مان سخن را پدر - به تو باز گردد نژاد هنر

گروه زبان و ادبیّات فارسی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد