بزرگداشت روز پدر




على را وصف، در باور نیاید *** 

 زبان هرگز ز وصفش بر نیاید
على ترکیبى از زیباترینهاست *** 

 على تلفیقى از شیواترینهاست
على راز شگفت روز آغاز ***  

على روح سبکبالى و پرواز


اشاره

سیزدهم رجب، افزون بر شادمانی میلاد شهریار خردورزی و عدالت، با احترام به ارجمندی مقام پدران و سپاس از مهر گسترده ایشان معطر شده است. انتخاب ولادت سرسلسله امامت و پدر دو پیشوای الهی، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به عنوان روز پدر، حریم و حرمت مقام بلند ایشان و شعفناکی این روز را یادآور می‏شود. در این مقاله، با نگاه به آموزه‏های زندگی‏آموز اسلام، از شکوه مقام پدر و احترام بی‏مرز او در معارف دینی سخن آورده‏ایم. گفتنی است در واکاوی این موضوع در آیات و روایات، بیشتر با واژه والدین روبه‏رو هستیم و همراهی و هم‏قدری پدر و مادر در تکریم.

 

.

معمایی شگرف با پاسخی آسان

صحنه زندگی ما با خاطره‏هایی سرشار از گذشت و ایثار، گره خورده است. در اطراف ما، هنرمندانی هستند که عمری پروانه بودن را حتی با شرارت شمع و باغبانی را حتی با تلخی تیغ، عمیق زندگی کرده‏اند. آنان تمام شدن را به بهای ساختن و سوختن را به قیمت شادی بخشیدن اندوخته‏اند. اینکه کسی بتواند تا این حد، بی‏دریغ عشق بورزد و این‏گونه لبریز از سخاوت باشد، معمایی است شگرف با پاسخی آسان؛ قداست واژه‏ای به نام پدر. اوست که می‏تواند بی هیچ چشم‏داشت، این‏گونه چشمه زلال مهربانی باشد و جوهر گران‏مایه وجود را جاری جسم و جان فرزندانش سازد. اوست که می‏تواند این‏گونه ارزانْ عاطفه ارزانی کند. او بلندتر از ادراک واژه‏ها و فراتر از قامت سپاس‏های ماست.

سازنده‏ترین نظام ارتباطی

انسان، در چرخه ارتباط‏ها زندگی می‏کند؛ ارتباط با خدا، خود، پدر و مادر، همسر، همسایه، هم‏سفر، هم‏سفره، هم‏جنس، نا هم‏جنس، دوست، دشمن و حتی حیوانات و طبیعت. در این میان، یکی از دیرپاترین و سرنوشت‏سازترین ارتباط‏ها، همراهی و هم‏زیستی انسان با پدر و مادر است. این ارتباط، برنامه‏ای پویا و فراگیر برای پاسداری از نظام خانواده را می‏طلبد. اگر پیوندها و پیمان‏های استوار سنتی و دینی در هجوم آتشناک بی‏تفاوتی و بی‏مهری سست گردد و ناهنجاری‏های اخلاقی و اجتماعی همه‏گیر شود، انسانِ بی‏پناه، میزبانِ تنهایی وحشت‏خیز خویش می‏گردد. پدر و مادر، دو بنیاد خانواده هستند و استوار ماندن خانواده و آفت‏زایی از آن، به پاس داشتن حقوق و حرمت آنان وابسته است. ازاین‏رو، دین اسلام، حقوق و وظایفی را که باید در این ارتباط‏ها رعایت شود، به زیبایی بیان کرده و سازنده‏ترین نظام‏ها را بر هم‏زیستی سالم و سرشار از نشاط و تعالی پیشنهاد داده است. بی‏شک، ژرف‏ترین نگاه‏ها و آموزنده‏ترین مفاهیم را باید در اندیشه‏های بلند اسلام جست.

دو پدر معنوی

در برخی روایات، واژه «اَب» به معنای پدر، برای حضرت رسول صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و حضرت علی علیه‏السلام و به معنای پدران معنوی امت اسلام آمده است. پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «اَنا وعلیٌ اَبَوَا هذِه الاُمَّةِ؛ من و علی دو پدر این امتیم.» بنابراین، همان‏گونه که پدر، اسباب پدید آمدن مادّی و فیزیکی ماست و حقوق بسیاری بر ما دارد، آن دو بزرگوار، انگیزه پدید آمدن هویت دینی و معنوی ما هستند و ما وام‏دار حقوق عظیم معنوی آنان هستیم. همان‏گونه که در برابر پدران جسمانی خویش وظایفی چونان فرمان‏پذیری، فروتنی، محبت، سپاس‏مندی، احسان، بزرگداشت و... داریم، در برابر این پدران معنوی نیز چنان وظایفی را بر عهده داریم. البته حقوق این پدران معنوی بسیار گسترده‏تر و پاسداشت آن بسی سخت‏تر است؛ زیرا سعادت دنیایی و اخروی که ره‏آورد اسلام است و زندگی ما را سرشار ساخته، همه دستاورد رنج‏ها، تلاش‏ها و مجاهدت‏های آن عزیزان است. همچنین با از دست دادن پدر جسمانی، فرزند یتیم می‏شود و در چرخه زندگی آفت‏ها می‏بیند. با گُسست معنوی، اعتقادی و عملی از پدران معنوی نیز انسان، بی‏هدف، بی‏راهنما و بی‏پناه می‏شود.

مربی و معلم به منزله پدر

در فرهنگ اسلامی، افزون بر تأکید بر تکریم و احترام پدر حقیقی، برای پاسداشت برخی دیگر از افراد اثرگذار در تکوین شخصیت انسان، از آنان با واژه پدر یاد و به تعظیم و اکرامشان سفارش شده است. در روایتی آمده است: «به راستی پدران، سه نفر هستند: پدری که عامل پیدایی ما شده است (پدر حقیقی)؛ پدری که ما را پرورش داده است (مربی) و پدری که به ما آموزش داده است (معلّم).» همچنین در برخی روایات، تکریم برادر بزرگ‏تر را توصیه کرده و او را به منزله پدر شمرده‏اند.

معنای احسان به پدر و مادر

در آیات بسیاری از قرآن مجید، مردمان به احسان و نیکی کردن به پدر و مادر امر شده‏اند که از آن جمله است: آیه 83 سوره بقره، آیه 36 سوره نساء، آیه 151 سوره انعام، آیه 23 سوره إسراء، آیه 15 سوره أحقاف و آیه 8 سوره عنکبوت. دراین‏باره، یکی از یاران امام صادق علیه‏السلام از معنای احسان در آیه 83 سوره بقره پرسید. آن حضرت فرمود: «یعنی با آنان به طور شایسته هم‏زیستی کنی و پیش از آنکه مجبور شوند چیزی از تو بخواهند، تو نیازشان را برآورده سازی، اگر چه از نظر مال بی‏نیاز باشند».
راغب اصفهانی، واژه‏شناس نکته‏سنج نیز درباره معنای احسان گفته است: «احسان، بالاتر از عدل است؛ زیرا عدل بدان معناست که هر چه بر عهده دارد، بدهد و آنچه بر اوست، بگیرد، ولی احسان آن است که بیشتر از آنچه بر عهده دارد، بدهد و کمتر از آنچه برای اوست، بگیرد.» این تفسیرها، وظیفه سترگ فرزندان را در برابر والدین گوشزد می‏کند.

دستور عام نیکی به پدر و مادر

نیکی به پدر و مادر، سفارشی ویژه و دستوری عام است تا آنجا که حتی ناپارسایی، شیعه نبودن و حتی نامسلمان بودن پدر و مادر، مانع نیکی کردن به آنان نمی‏شود. دراین‏باره امام باقر علیه‏السلام در حدیثی فرموده است: «سه چیز است که خداوند متعالی در مورد آنها اجازه مخالفت نداده است: بازگرداندن امانت به نیکوکار و بدکار؛ وفای به پیمان در مورد درست‏کردار و بدرفتار، نیک‏رفتاری با پدر و مادر چه نیکوکار باشند و چه بد کردار.» امام رضا علیه‏السلام نیز می‏فرماید: «نیکی کردن به پدر و مادر واجب است، اگر چه آن دو مشرک باشند، ولی در نافرمانی خداوند نباید از آنان فرمان‏پذیر بود».

سپر آتش

خدمت به پدر و مادر، از وظایف دینی و اخلاقی ماست و ره‏آوردهای معنوی بسیاری دارد. این امر، افزون بر پاداش‏های آخرتی، در سرنوشت مادی و خوش‏بختی‏ها و کام‏یابی‏های زندگی دنیایی ما بسیار اثرگذار است. این وظیفه در روزگار ضعف و سستی آنان، اهتمامی ویژه و توجهی خاص می‏طلبد. در روایتی آمده است: مردی به نام ابراهیم از یاران امام صادق علیه‏السلام به آن حضرت گفت: پدر من بسیار کهن‏سال و ناتوان است، به گونه‏ای که وقتی می‏خواهد قضای حاجت کند، او را بر دوش می‏گیریم و می‏بریم. حضرت فرمود: «اگر می‏توانی خودت چنین کاری را انجام بده و با دست خویش برایش لقمه بگیر؛ زیرا چنین خدمتی، سپر آتش فردای قیامت توست».

گفتار کریمانه

از شیوه‏های تعظیم و تکریم مقام پدر، گفتار کریمانه با اوست. قرآن کریم، شیوه‏های گفتار با مخاطبان گوناگون را بیان کرده و درباره درون‏مایه و محتوا، شکل القای سخن و نوع آهنگ صدا، دستورهای راه‏آموزی ارائه داده است. قرآن کریم درباره شیوه گفتار با پدر و مادر می‏گوید: «وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریمًا؛ با آن دو، سخن کریمانه، ارجمند و شرافتمندانه بگو.» (اسرا: 23) امام سجاد علیه‏السلام نیز در نیایشی از خداوند متعالی می‏خواهد: «خدایا! آهنگ صدایم را در پیشگاه پدر و مادر آرام و فرود آمده قرار ده و سخنم را برای آنان گوارا و دل‏نشین ساز.» در روایتی آمده است که فردی به امام صادق علیه‏السلام گفت: پدرم به من خانه‏ای بخشیده و سپس تصمیم گرفته است آن را از من باز پس گیرد. حضرت فرمود: «کار پدرت نارواست، ولی اگر بین تو و پدرت بگو مگو پیش آمد، صدایت را از صدای او بالاتر نبر و اگر او صدایش را بالا برد، تو آهنگ کلامت را پایین آور».

حفظ حریم حرمت پدر

در فرهنگ اسلامی، مرزهای پاسداشت مقام بلند پدر و شیوه‏های ارج و احترام او با دقتی ژرف و نگاهی نکته‏سنجانه ترسیم شده است. در آیین اسلام، فرزند افزون بر آنکه خود باید پیوسته قدر قداست پدر را بداند، نباید کاری کند که دیگران حریم حرمت پدرش را بشکنند و او را آماج ناسزاهایشان قرار دهند؛ چون از زمان دیرین، چنین رسم بوده که به پدر و مادر کسی که کار ناروا می‏کرد، ناسزا می‏گفتند. دراین‏باره در روایتی آمده است که پیامبر اعظم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، کسانی را که پدر و مادر خویش را لعنت می‏کنند، لعنت کرد. از آن حضرت پرسیدند: آیا کسی پدر و مادر خود را لعنت می‏کند؟ حضرت پاسخ داد: «آری. کسی که پدر و مادر مردم را لعنت می‏کند و آنان در مقابل، پدر و مادر او را لعنت می‏کنند».

پاسداری از نام و یاد پدر

چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ‏دل 
یاد پدر نمی‏کنند این پسران ناخلف 
یکی از سفارش‏های اخلاقی اسلام، زنده نگه داشتن نام و یاد پدر و مادر است. در بخشی از دعای امام سجاد علیه‏السلام آمده است: «ای خدای من! یاد پدر و مادرم را در پایان نمازها از خاطرم مزدای و در همه لحظه‏های شبانگاهان و در همه ساعت‏های روز، یاد آنان را از ضمیرم مَبر.» این پاس‏داشت نام و یاد، به هر شکل و هر شیوه، از جنس نیکی کردن به پدران و نوعی قدردانی از زحمت ایشان و ترویج سنت احترام به بزرگ‏ترهاست.

روایتی درس‏آموز

سیره گران‏قدر زندگانی اهل‏بیت علیهم‏السلام از نکته‏های درس‏آموز در بزرگداشت مقام پدر سرشار است. در روایتی آمده است: مردی با پسرش میهمان حضرت علی علیه‏السلام شد. آن حضرت با اکرام و احترام آنان را در صدر مجلس نشاند. پس از صرف غذا، حضرت خواست به رسم آن زمان، دست میهمان را بشوید. او خود را عقب کشید و گفت: چگونه ممکن است من دست‏هایم را بگیرم و شما آنها را بشویید. حضرت علی علیه‏السلام با فروتنی و اصرار خواست تا به شرافت خدمت کردن به برادر مؤمن برسد. آن حضرت، دست پدر را شست، ولی برای شستن دست فرزند میهمان، محمد حَنَفیّه، فرزندش را طلبید و فرمود: «دست پسر را تو بشوی. اگر پدر این پسر اینجا نبود و تنها این پسر میهمان ما بود، خودم دستش را می‏شستم، ولی خداوند دوست دارد آنجا که پدر و پسری هر دو حاضرند، بین آنها در احترام گذاشتن فرق گذاشته شود».

نخواستم بالاتر از او بنشینم

در مطالعه رفتار و منش مردان راستین خدا و عالمان اهل عمل، درس‏هایی آموزنده برای الگوگیری در زندگی خود می‏یابیم. گفته‏اند: یکی از مراجع بزرگوار نجف اشرف که هر روز بالای منبر درس می‏گفت، روزی بر زمین نشست و تدریس کرد. پس از درس، شاگردان از او پرسیدند: چرا امروز بر فراز منبر نرفتید؟ پاسخ داد: امروز پدرم که در ایران پیشه کشاورزی دارد، به مجلس درسم آمده بود و من نخواستم بالاتر از او بنشینم.

احترام آیت‏الله مرعشی نجفی به پدر

درباره مرحوم آیت‏الله العظمی نجفی مرعشی رحمه‏الله ، مرجع بزرگ تقلید که افزون بر توفیق‏های سترگ معنوی و علمی و پرورش فرهیختگان بسیار حوزوی، آثار گسترده فرهنگی از خود به یادگار گذاشت، آورده‏اند که آن بزرگوار گفته بود: آن‏گاه که نوجوان بودم و مادرم از من می‏خواست پدرم را از خواب بیدار کنم، صدا کردن پدر برایم دشوار بود. ازاین‏رو، چهره و گونه‏هایم را کف پاهای پدرم می‏مالیدم و با چنین لطافت فروتنانه‏ای پدرم را بیدار می‏ساختم. هنگامی که پدرم بیدار می‏شد و مرا در چنین موقعیت متواضعانه‏ای می‏نگریست، با چشم‏های سرشار از اشک، دست به سوی آسمان بر می‏افراشت و از خداوند متعالی برایم توفیق درخواست می‏کرد. آیت‏الله العظمی مرعشی نجفی بارها می‏فرمود: «موفقیت کنونی من و فراوانی توفیقاتم به برکت دعای پدر و مادر است».

تاوان اندکی سستی

یکی از درس‏های شگرف و تأمل‏برانگیز زندگی حضرت یوسف علیه‏السلام ، داستان رویارویی او با پدرش، حضرت یعقوب علیه‏السلام پس از سال‏ها رنجِ گرانِ فراق است. آن‏گاه که حضرت یوسف علیه‏السلام به پیشواز پدر خویش آمد، شکوهی عظیم داشت. او در پیش و انبوه سواران همراهش بودند و در دیگر سوی، پدر پیرِ فراق کشیده و اندوه چشیده، چشم انتظار بود. حضرت یوسف علیه‏السلام می‏بایست وقتی چشمش به رخسار پدر افتاد، با شتاب از اسب به زمین آید و پیاده به پیشگاه پدر برود، ولی اندکی سستی کرد. از این رو، خداوند متعالی، نبوت را از نسل او برگرفت و پس از او فرزندانش پیامبر نشدند. این محرومیت بزرگ بدین سبب بود که تکریم در خور پدر را به جای نیاورد. پس از او، نبوت در نسل پسران برادرش، لاوی قرار گرفت؛ زیرا هنگامی که برادران یوسف می‏خواستند او را بکشند، گفت: «لا تَقْتُلُوا یُوسُفَ؛ یوسف را نکشید. (یوسف: 10)» حافظ با اشارت به همین رخداد گفته است: الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور پدر را باز پرس آخر کجا شد مهر فرزندی 

آیین راه رفتن با پدر

راه رفتن، از عمومی‏ترین رفتار مردم است و گونه‏های مختلف و حالت‏های متفاوتی دارد. راه رفتن‏های گوناگون، نمودی از حالت‏های روانی، صفات اخلاقی و منش‏های ماست. فرهنگ ادب‏گستر اسلام، آیین راه رفتن و شیوه‏های پسندیده و ناپسند آن را بیان کرده است. قرآن کریم در آیه 37 سوره اسرا می‏فرماید: «روی زمین با تکبر راه مرو. تو نمی‏توانی زمین را بشکافی و طول قامتت نیز هرگز به کوه‏ها نمی‏رسد.» همچنین در آیه 63 سوره فرقان می‏فرماید: «بندگان خدای رحمان کسانی هستند که بی‏آرایه و فروتنانه راه می‏روند.» در فرهنگ اسلام به آیین راه رفتن با پدر و مادر نیز اشاره شده است. در روایات می‏خوانیم: «جلوتر از پدرت راه مرو» یا «در راه رفتن از پدر و مادر پیشی نگیر.» همچنین در روایت دیگری آمده است: «فرزند نباید جلوتر از پدر راه برود».

واجب بودن اطاعت پدر

واجب بودن اطاعت و فرمان‏پذیری فرزندان از پدر، از حقوق ویژه‏ای است که اسلام برای تکریم و پاس‏داشت مقام پدران وضع کرده است. حضرت علی علیه‏السلام دراین‏باره می‏فرماید: «حق پدر آن است که فرزند در هر چیز جز معصیت خداوند از او اطاعت کند.» گفتنی است در فقه اسلامی به احکام ویژه‏ای برمی‏خوریم که با هدف عزیز و ارجمند شمردن پدر، اهمیت مقام او را گوشزد می‏کند. برای مثال، اگر پدر، فرزندش را از سفری نهی کند و فرزند اطاعت نکند و به سفر رود، باید نمازش را تمام بخواند و روزه‏اش را بگیرد؛ اگر چه سفر او از حد مسافت شرعی بیشتر باشد؛ چون این سفر، حرام است. یا اگر فرزند در نماز نافله باشد و پدر و مادر او را فرا خوانند، باید نماز را بشکند و به آنان پاسخ دهد. همچنین لازم است فرزند، قسم و عهد بدون اذن پدر را ترک گوید.
واجب بودن تأمین هزینه‏های زندگی پدر
اگر پدر و مادر به هر دلیل، ناتوان و تهی‏دست گردند، پرداخت هزینه زندگی آنان که در فقه اسلامی از آن به نفقه تعبیر می‏شود، بر فرزندان واجب است. نکته جالب توجه دیگر آنکه در روایات بسیاری تصریح شده است که وقتی پدر نیازمند شد، می‏تواند در دارایی‏های فرزند تصرف کند. حتی در برخی روایات آمده است پدر می‏تواند از مال فرزندش حج بگزارد. در فلسفه این حکم می‏توان گفت فرزند با همه هستی‏اش، وام‏دار وجود پدر است. این سخن پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله است که به فرزندی فرمود: «انتَ و مالُکَ لاِبیک؛ تو و دارایی‏ات از پدرت هستید».

محبت به پدر و مادر

انسان، موجودی عاطفی و نیازمند مهر دیدن و مهر ورزیدن است. این نیاز معنوی چونان احتیاج به آب و غذا و هوا، از نیازهای ضروری آدمی است. در این میان، عاطفه‏پروری در نظام خانواده اهمیتی ویژه دارد. اگر محبت نباشد، کی مادر، دل‏پذیرترین آسایش‏هایش را فدای فرزند خود می‏کند؟ کجا پدر، رنج طاقت‏سوز زندگی را به جان می‏خرد تا فرزندش راه زندگی بپوید؟ همان‏سان که پدر و مادر، مهرمندانه، لطف بی‏دریغ خود را نثار فرزندانشان می‏کنند، خود نیز نیازمند محبتند. دین خوش‏بختی‏آفرین اسلام، سرشار از توصیه‏های گسترده درباره محبت کردن به پدر و مادر است. امام سجاد علیه‏السلام در نیایشی می‏فرماید: «خداوندا! قلب مرا از عطوفتشان انباشته دار و چنانم گردان که با آنان هم‏ساز باشم و به آنان مهر بورزم.» همچنین امام باقر علیه‏السلام می‏فرماید: «هرکس این ویژگی‏ها را داشته باشد، خداوند خانه‏ای در بهشت برای او برپا می‏کند: به یتیم پناه دهد، به ناتوان رحم کند و به پدر و مادرش محبت ورزد».

نیکی به پدر پس از مرگ

آنان که از نعمت حضور پدر محروم شده‏اند، فرصت نیکی کردن به او را تمام شده نپندارند. بی‏شک، پدر و مادر ما پس از مرگ، بینواتر و نیازمندتر از همیشه‏اند و اگر چه دستشان کوتاه گشته و فرصت عملشان تمام شده است، ولی چشم به راه احسان مایند. درباره شیوه‏های احسان به پدر و مادر پس از هجرت ابدی‏شان، به روایتی از رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله استناد می‏کنیم: «مردی درباره نیکی کردن به پدر و مادر پس از مرگ، از پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پرسید. آن حضرت این وظایف را معیّن کرد: نماز خواندن برای آنان، آمرزش‏خواهی برای ایشان، وفا کردن به پیمان‏هایشان و بزرگ‏داشت دوستان آنان».

برنامه ریزی مناسبتی برای شبکه های مختلف رادیو وتلویزیون، هم چنان غایب بزرگ عرصه سیاست گذاری و تدوین استراتژی رسانه ملی است. به رغم اختصاص بخش عمده ای از زمان پخش و روزهایی پرشمار در کندآکتور صدا وسیما به برنامه هایی مربوط به مناسبت های مختلف، ولی این اقتضای مهم، تقریباً در ساختار تولیدی، نظام آموزشی و پژوهشی و فرآیندهای سیاست گذاری جدّی ونگاه استراتژیک رسانه ملی، حضور و ظهور شایسته ای ندارد. مطالعه مورد ی بازنمایی های رخ داده در هریک از مناسبت های مذهبی وخصوصاً مناسبت های مهم و برجسته نظیر 13 رجب، بی سروسامان بودن حوزه مذکور را به صورتی آشکار نشان می دهد.
مقاله پیش رو، با هدف جلب توجّه افراد دغدغه مند و متعّهد بدنه دل سوز و تحوّل گرای صدا وسیما و نیز، با در اختیار قرار دادن ایده های پژوهشی و آموزشی به پژوهشگران و اندیشمندان آکادمیک رسانه، تلویزیون، ارتباطات وتبلیغ، قصد دارد از رویکردهای گفتمانی به آسیب شناسی لایه های معنایی موجود در نحوه پرداخت تلویزیونی به مناسبت سیزدهم رجب از کلیّت تلویزیون ایران بپردازد. بدیهی است مطالعه موردی این مناسبت مهمّ، تا حدّ زیادی می تواند برای رمز گشایی معنایی عملکرد تلویزیون ایران در عموم مناسبت های مذهبی - حداقل مناسبت های شادی آفرین - مؤثر افتد. پایان مقاله، به بررسی علل ساختاری ونهادی آسیب های معنایی موجود و نیز پیشنهادهایی کاربردی جهت زدودن این آسیب ها و حرکت به سوی برنامه سازی آرمانی مناسبتی در چهارچوب ارتباطات دینی- تلویزیونی، اختصاص خواهد یافت.
و اما بعد...
سیزدهم رجب، از دیرباز جزو مناسبت های محوری شادی آفرین درمیان شیعیان و به ویژه ایرانیان بوده است. چهارچوب معنایی این مناسبت، از محورهای معنایی اساسی فرهنگ شیعی تشکیل شده است: عید امام اول، عید پدر امّت، عید نیمه ماه رجب، عید مولود کعبه و ... . سیزده رجب به مرور و در سالیان اخیر با توسعه گفتمان دینی خویش، توانسته است بخشی از معانی فرهنگی خنثی را به زیر چتر مذهبی خود بیاورد. نمونه جالب آن، هم نشینی معنای گرامی داشت پدر به معنی مطلق آن وگرامی داشت علی (علیه السلام) به عنوان پدر نمونه است.
شاید در هیچ فرهنگی به ژرفای فرهنگ ایرانی، اُبوّت، معنایی این چنین الهی و آسمانی پیدا نکرده باشد. این پدیده، نشان از بالا بودن ظرفیّت معنایی فرهنگ شیعه دارد که مفهوم گسترده و قدرتمندی مانند پدر را در ذیل مفهوم امامت و ولایت معنی می بخشد. البته به وجود آمدن چنین پیوند معنایی، محصول فعل و انفعالات فرهنگی اخیر فرهنگ ایرانیان ونشان از یک حرکت رو به جلوی معاصر در فرهنگ عمومی ایشان است.
سابقه پیوند خوردن گرامی داشت مقام پدر به روز میلاد امام علی (علیه السلام) کمتر از ده سال است و به تبَعِ پیوند گرامی داشت مقام مادر و زن با روز میلاد حضرت فاطمه صدّیقه (سلام الله علیها) به وجود آمده است. جالب این که به رغم این هم نشینی مردمی، هنوز در تقویم جمهوری اسلامی مشابه آن چه در خصوص روز زن به تصویب شورای فرهنگ عمومی کشور رسیده، به طور رسمی روز گرامی داشت مقام پدر به چشم نمی خورد. در هر حال، مفهوم اُبوّت، محور گفتمان فرهنگی - مذهبی روز سیزده رجب در فرهنگ عمومی جامعه است؛ بنابراین سیاست گذاری رسانه ای نیز باید در مناسبت با آن و با هدف بازتولید متنوّع و متکثّر این مفهوم، در بستر میلاد امام اوّل شیعیان شکل بگیرد؛ ولی آن چه درباره بازنمایی مجموعه تلویزیون ایران از مناسبت سیزده رجب به نظر نگارنده این سطور رسید، نوعی دامن زدن به مفهوم پدر با توجه و تمرکز کمتر به بستر فرهنگی و پیوند آن با میلاد امیرالمؤمنین (علیه السّلام) بوده است. به عبارت دیگر، درحالی که در عرصه واقعی فرهنگ عمومی، مقام و معنای اُبوّت به نفع میلاد بزرگ پدر تاریخ، مصادره شده است، در پوشش رسانه ای نوعی رابطه معکوس به چشم می خورد و میلاد علی (ع )در چهارچوب روز پدر، ملاحظه و پوشش داده شده است؛ بدین ترتیب، گفتمان روز پدر، نوعی بازنمایی استعلایی نسبت به گفتار میلاد امام علی (ع ) یافته است!
از طرف دیگر، معنای عیدانه مناسبت سیزده رجب، خود چهارچوبی سنتی و شیعی دارد. عید، همنشین با انواعی از شادی و نشاط معنوی و روحانی است که به نوبه خود، ارتباطات میان فردی مسلمین را برادرانه وخواهرانه می کند. عید شیعی، در بستر کنش های کاملاً هنجارمند و آغشته به تقوا و پرهیزگاری رخ می دهد. دراسلام، همان قدر که مناسک عزا، مراسم حزن اندود و آیین های مربوط به مرگ، هنجارمند و مملوّ از شاکله وآداب ریز و درشت است، عید نیز در زمینه پویایی ها و آیین های معقول و معتدل محقّق می شود. بدین ترتیب، فضای گفتمانیِ نشأت گرفته از عید به طور کلّی، با هویّت هنجارگریز و بی پرواتر انواع شادی و بازی های مهیّج، رنگارنگ و ابزارمند معمولِ آدمیان متفاوت است. درعید، شادی به نفع نشاط، سرگرمی به نفع تعالی فرهمند، کنش آیینی با اسطوره های تاریخی به نفع ارتباط و بیعت واقعی با ارواح الهی اولیاء و جانشینان خداوند و ابراز وجودهای بدنی به نفع ابراز ارادت کلامی مصادره شده است؛ بنابراین، عید در عین شادی، ارتقاء دهنده وتعالی بخش بوده و در عین به کارگیری توان تحرّک جسمی توانمند، سازنده روحی و معنوی افراد است.
در مناسبت سیزده رجب، موارد متعددی از خَلط واقعیت عید با سرگرمی های بی هدف تلویزیونی به چشم خورد. کم رنگ شدن مؤلفه های گفتمانی عیدانه اسلامی و آیینی گاهی به قدری غلیظ شده بود که متأثر شدن آن از تِم غربی گفتمانِ سرگرمی رسانه ای، به وضوح نمایان بود. همراه شدن این دو عقب نشینی گفتمانی در تلویزیون (فاصله گرفتن مفهوم اُبوّت از بستر دینی و شیعی و فاصله گرفتن از عید به سمت سرگرمی) آسیب های متعدّدی را دامن می زند که در ادامه بدان خواهیم پرداخت. بدین جهت، لازم است درباره برنامه های پخش شده دراین مدت، هم از جهت کمّی و هم از نظر کیفی تحلیل محتوایی صورت پذیرد. واحد زمانی چنین تحلیلِ جامعی، باید کُلّ وضعیت تلویزیون در طول این مدت را شامل شود.
این که چه اندازه از ظرفیت برنامه های روزانه شبکه ها جهت بهره برداردی در راستای پیام آفرینی مناسبتی استفاده می شود و این که تلویزیون چه قدر و به چه شیوه ای به پخش برنامه های ویژه و خاص در مناسبت ها می پردازد، از محلّ این نوع تحلیل ها قابل دریافت است. صاحب این قلم امکان تحلیل جامع و دقیقِ همه فرآیند پخش را نداشته است و نمی تواند درباره همه برنامه های تلویزیونی به صورت دقیق و کَمّی سخن بگوید ولی سعی خواهد داشت با نمونه گیری هدفمند و ضمن تمرکز بر برخی برنامه های شبانه روتین یا ویژه برنامه های شبکه ها، درباره دو ادّعای پیشین خود (تقلیل گفتمان عید برسرگرمی و تقلیل گفتمان تولّد امام اول و پدر شیعیان به مطلق روز پدر) بیشتر توضیخ دهد.
منظور از برنامه های شبانه، تولیداتی هستند که معمولاً به صورت زنده با حضور یک یا دو مجری و با حضور میهمانان گوناگون، ساعاتی از زمان شبکه ها را در موضوعات گوناگون به خود اختصاص می دهند و در میان گفت وگوها به تناسب موضوع و زمان، میان برنامه ها، گزارش ها، مصاحبه ها یا آیتم های دیگر پخش می گردند. خاصیت این نوع از برنامه ها، به وجود آوردن یک امکان سیّال پیام آفرینی در حوزه های گوناگون و بستری منعطف و سهل الوصول جهت بازنمایی موضوعات و شخصیّت های مختلف در قالب های نسبتا" سرگرم کننده و جذّاب است. این نوع از برنامه ها به گپ شبانه تلویزیون معروفند که درآن، می توان به مدیریّت پیام و افکار در چهارچوب های نرم و غیرمستقیم پرداخت. به نظر می رسد چنین قالب هایی از بهترین زمینه های مدیریّت پیام ها و انگاره های مناسبتی تلویزیون به حساب می آیند.
تلویزیون ایران، غیر از تولید برنامه های کاملا" متمرکز و منحصر درمناسبت های خاص، می تواند روی ظرفیّت آزاد و پویای برنامه های گپ شبانه خود جهت دست یابی به بازنمایی مناسبتی و مناسکی خود بهره بگیرد. بدیهی است ترکیب این دو تیپ (برنامه های تولیدی مختص به هر مناسبت مذهبی) واستفاده از ظرفیّت برنامه های زنده شبانه تلویزیون در خصوص مناسبت ها، می تواند نوعی یکپارچگی و فضای گفتمانی مسلطِ مناسبتی را در مجموعه بازنمایی تلویزیون ایران حاکم کند ولی مطالعه موردی مناسبت 13 رجب و نیز مرور اجمالی و تماشاگرانه تلویزیون در دیگر مناسبت های سال، نشان داده است که تلویزیون نه تنها از حرکت به سوی نهضت برنامه سازی مناسبتی در کیفیت های بالا و مطلوب غفلت می کند، بلکه از ظرفیّت سهل الوصول و قابل مدیریّت برنامه های روزمره خود نیز به نحو قابل قبولی بهره نمی گیرد.
کیفیّت برنامه های روتین شبانه، معمولا" پیش و پس از مناسبت های مذهبی، بالاتر از شبِ مناسبت های مذهبی است. برنامه های مذکور در این شب ها، تقریبا" به تریبون یک طرفه مبلّغان مذهبی و یا میهمانان کارشناس امور دینی تبدیل می شود. البته در پدید آمدن این شرایط، بیش از آن که میهمانان برنامه مقصّر باشند، کم کاری مجریان و دست اندرکاران تولید و برنامه ریزی برنامه ها مشهود است؛ زیرا به دلیل کم تحرکی هنری - محتوایی آنان، بار برنامه بیشتر بر دوش کارشناسان یا مبلّغان می افتد؛ برای همین، برنامه ها تا حدّ زیادی افت کیفی پیدا می کنند و قطعا" کارگردانان تلویزیونی، نخواهند توانست با پخش چند میان برنامه ناچسب یا وُله معمولی یا پخش زمینه ای صدای مدّاحان به همراه نشان دادن برخی نوشته های گرافیکی مذهبی، در بالا بردن کیفی برنامه ی خود چندان مؤثر واقع شوند. هم چنین پرسش های بدون آمادگی و فی البداهه مجریانِ ناآشنا به مباحث اسلامی، تاریخی - فرهنگی و حتی واقعیت های اجتماعی روز، که بسیاری تنها جهت ابراز وجود مجری پرسیده می شوند، نخواهند توانست رنگ و لعاب طراوت و سرزندگی به فضای ساکن و بدون تحرّک برنامه بدهند.
چنان چه در نوشتار پیشین این قلم1 گذشت، علّت اصلی وجود چنین مشکلاتی در تولید و پخش برنامه های مناسبتی - که روز به روز نیز بُروز و ظهور بیشتر می یابد- فقدان ساختارهای برنامه سازی، سیاست گذاری و هنریِ متناسب با تقویم مذهبی کشور در تشکیلات صدا و سیماست. پرداخت به مناسبت، نه تنها یک امر تخصّصی وکاملا" مستقل از دیگر پرداخت های موضوعی رسانه است، بلکه در یک نظر اجمالی، بیش از 20% وقت تلویزیون در طول سال، به این امر اختصاص می یابد. این در حالی است که صداوسیما برای پرداخت به حوزه هایی از موضوعات که شاید به اندازه یک دهم مناسبت ها زمان آنتن را اشغال نمی کنند، گروه تخصّصی مجزّا تشکیل داده است.
دراین میان، هنوز نمی توان پاسخ قانع کننده ای برای این پرسش دست وپا کرد که چرا مسئولیت برنامه سازی و مدیریّت پیام در زمینه گسترده و متنوّعِ مناسبت های ملّی و مذهبی، درحاشیه برخی گروه های خاص، مانند معارف، ملاحظه شده و می شود؟
بدیهی است بدون تمرکز خاص و نگاهِ مستقل به مناسبت ها، ورود برنامه سازان نه تنها از سر رفعِ تکلیف وبرای پرکردن بی دردسر آنتن خواهد بود، بلکه حتّی در مواردی تا مرز حذف گفتمان مناسبتی از پخش خواهد رفت؛ بنابراین، از این پس می بایستی به مجموعه مشکلات تلویزیون در مناسبت ها، مؤلفه جدیدی را نیز اضافه کرد و آن، جهت گیری برنامه هایی دارای رسالت مناسبتی، به سمت و سویی کاملا" جدا از فضای مناسبت هاست. باید توجه داشت که تنها تغییر دکور برنامه یا اضافه شدن تبریک یا تسلیت متعدّد مناسبتی در بخش هایی از برنامه های معمولی، آن ها را به گونه مناسبتی تبدیل نمی کند.
از طرف دیگر، آشنا نبودن شامّه برنامه سازان برنامه های روزمره رسانه به فرهنگ مناسبتی و معارفی، ورود آنان را به این عرصه، با برخی آسیب های غیرقابل تردید و انکار همراه می کند که در ابتدای مقاله به دو مورد از آن ها اشاره شد. در زیر به برخی پیامدهای تقلیل گرایی های دو گانه تلویزیون در سیزدهم رجب اشاره می شود:
1. تقلیل گرایی میلاد امیرالمؤمنین، به روز پدر و قطع ارتباط فرهنگی روز پدر با روز تولد حضرت علی (ع ) که در ادامه به تقلیلِ گرامی داشت روز پدر به روز خرید هدیه برای پدران می انجامد. درحالی که هم ظرفیّت روز پدر و هم آیین های گرامی داشت آن، اگر در بستر تولّد پدر امّت و شیعه - امام علی (ع ) نگریسته شود، بسیار عمیق تر و لطیف تر از صِرف خرید هدیه است.
هم چنین فاصله گرفتن از فضای معنوی روز پدر، رابطه اُبوّت را به رابطه پدرِ خونی تقلیل می دهد؛ در حالی که در بستر اسلامی، آن که انسان را تربیت کرده وآن که انسان را تزویج کرده نیز، پدرِ فرد محسوب می شوند. بدیهی است این نوع نگاه به رابطه پدری عرصه وسیعی را جهت برنامه سازی معنوی و روحانی می گشاید. از طرف دیگر، نگاه به ائمه هدی به عنوان پدران معنوی امت در این فرآیند تقلیل گرا، مورد غفلت واقع می شود ودر بیان سجایا و ویژگی های شخصیتی علی (ع ) و واقعیّت حضور ولایت مندانه ایشان - بخوانید پدران ایشان - در زندگی شیعیان، بحث و بررسی صورت نمی گیرد. بدیهی است برای بحث درباره شخصیت و جایگاه امام علی (ع ) مطالب زیادی را می توان مورد بحث و بررسی کارشناسان قرار داد؛ ولی آن چه که در میان همه مطالب و محتواها اولویت گفتمانی دارد، جایگاه پدری ایشان و دیگر امامان برای پیروان است که عموما"، به عنوانی برای مباحثات تلویزیون در این شب و روز تبدیل نشده است.
2. تقلیل گرایی آیین های عیدانه شیعه به سرگرمی، نخست منجر به غفلت از توجه به دیگر کارکردهای برنامه سازانه (آموزش، ارشاد و اطلاع رسانی) دراین روز شده است؛ چه این که در آیین ها و آداب عید شیعی، علاوه بر فرح ونشاط، وعظ و خطابه و تربیت و توجّه به معنویات وجود دارد. از طرف دیگر، تلویزیون توجّهی به مطّلع کردن مخاطبان خود از زمان و مکان برگزاری آیین های عیدانه مهم ندارد، درحالی که قابلیت های این رسانه گسترده و فراگیر جهت به عهده گرفتن مسئولیت مذکور، بسیار بالاست.
در همان حال، تمرکز به کارکرد سرگرمی نیز به برگزاری جُنگ های رسانه ای یا پخش کمدی های غربی تقلیل دیگری پیدا کرده است. جُنگ ها هم به نوبه خود، به دو آیتم خوانندگی پاپ و نمایش وجهه بازیگران سینما و تلویزیون، تقلیل سوّمی پیدا می کند؛ بنابراین در عمل و نهایت، کارکرد تفریحی وسرگرمی رسانه ای که متضمّن انبساط خاطر مفید و مثبتِ مخاطب طبق فرهنگ نامه سازمان صداوسیماست، به تماشای چهره هنرمندان و شنیدن صدای پاپ خوانندگان محدود می گردد.پایان مقاله، به ارائه برخی پیشنهادها درباره اصلاحات ساختاری و نهادی در صداوسیما جهت بهبود سطح کیفی تولیدات و نیز مدیریت پیام مناسبتی و هم چنین ارائه برخی راهکارهای محتوایی
و ایده های برنامه سازانه برای علاقه مندان به برنامه سازی و تولیدِ مناسبتی تلویزیون ایران اختصاص دارد.پیشنهادهای اصلاح ساختاری
1. اختصاص یک گروه برنامه سازی در هر شبکه، به برنامه های مناسبتی مربوط به امیرالمؤمنین (ع ) (13 رجب /عیدغدیر/روزمباهله/ روز ازدواج با حضرت زهرا (س) روز وشب شهادت و ...)
2. مطالعه جامع درباره انواع برنامه های ساخته شده درطول ده سال اخیر درباره امیرالمؤمنین (ع ) و مناسبت های مربوطه و استخراج موارد قابل قبول جهت طرح به عنوان الگوهای مطلوب برنامه سازی؛
3. تمرکز برخی مجریان به برنامه های مناسبتی یا حتی تربیت مجری جهت اجرای برنامه های مناسبتی مربوط به امام علی (ع ) در طول سال؛
4. هماهنگی یک ساله با چند کارشناس روحانی یا غیرروحانی درباره آمادگی سالانه ایشان برای ارائه مطلب و محتوای مناسبت ها و جلوگیری از کارهای فوریتی وبی برنامه؛
5. شناسایی تهیه کننده ها و کارگردانان دارای آشنایی کافی و تجربه مفید در امر برنامه سازی مناسبتی وبرگزاری دوره های آشنایی با شیوه های جدیدتر برنامه سازی دینی دردنیا و مطالعه تجربه های حرفه ای مسلمانان و مسیحیان و واگذاری تولید سالانه برنامه های مربوط به مناسبت های خاص به ایشان؛
6. تأسیس بانک اطلاعات، محصولات، تولیدات، پژوهش ها و کتاب های مربوط به برنامه سازی مناسبتی و دینی دنیا در صداوسیما؛
7. تأسیس رشته مطالعات مناسبتی در برنامه سازی تلویزیونی در دانشکده صداوسیما واحد قم؛
پیشنهادهای مربوط به مناسبت 13 رجب

حوزه اطلاع رسانی

اعلام برنامه های گرامی داشت این روز در بخش های خبری شب میلاد امام علی (ع ) از طریق
مجری جبر با زیرنویس مکرر؛

حوزه ارشادی

1.                       دامن زدن به وقایع رسانه ای2 جدید و دارای قابلیت های آیینی و ترویجی مانند کنگره جهانی شعر امام علی (ع ) در شب میلاد حضرت و پخش زنده آن از تلویزیون، هم چنین تولید برنامه برای آیین های رسانه ای با حضور بهترین و بزرگ ترین ذاکران اهل بیت در شب یا روز میلاد حضرت؛

خجسته میلاد فرخنده مولود کعبه ، قران ناطق ،
مولی الموحدین،حضرت علی علیه السلام
و گرامیداشت مقام والای پدر بر امام زمان
عجل الله تعالی فرجه شریف و دوستداران
خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام
مبارک باد

یارب این ماه کدامین مه و امشب چه شب است

که فلک غرق نشاط است، زمین در طربست

شد مگر چشم مه امشب به جمالی روشن
 
کاین چنین خرم و تابنده و پر خنده لبست

آری از منظره ماه و کواکب پیداست
 
که شب سیزده ماه شریف رجب است

گوش دل باز کن ای بی‌خبر از عالم غیب
تا منادی دهدت مژده که امشب چه شبست

مژده جبریل امین از عرش برین
که مبارک شب میلاد امیر عرب است

در وصف پدر

واحد شعر و ادب تبیان زنجان-

شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال

خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود

در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت

رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود

درعالم خیال به چشم آمدم پدر

کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

موی سیاه او شده بود اندکی سپید

گویی سپیده از افق شب دمیده بود

یاد آمدم که در دل شبها هزار بار

دست نوازشم به سر و رو کشیده بود

از خود برون شدم به تماشای روی او

کی لذت وصال بدین حد رسیده بود

چون محو شد خیال پدر از نظر مرا

اشکی به روی گونه زردم چکیده بود

متن اشعار (هشت شعر) ویژه و مخصوص میلاد و ولادت حضرت علی (ع)

متن شعر اول در وصف و مدح امام علی (ع)

همای رحمت

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را          که بما سوا فکندی همه سایة هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین         بعلی شناختم من بخدا قسم خدا را

بخدا که در دو عالم اثر از فنا نباشد                چو علی گرفته باشد سرچشمة بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دورخ          بشرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

برو ای گدای مسکین در خانة علی زن             که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

بجز از علی که گوید؟ به پسر که قاتل من        چو اسیر تست اکنون باسیر کن مدارا

بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب               که علم کند بعالم شهدای کربلا را

چو بدوست عهد بندد زمیان پاکبازان               چو علی که میتواند که بسر برد وفا را

نه خدا توانمش گفت نه بشر توانمش خواند      متحیرم چه؟ نامم شه ملک لافتی را

بدوچشم خونفشانم همه ای نسیم رحمت       که ز کوی او غباری بمن آر توتیا را

بامید آنکه شاید برسد بخاک پایت                  چه پیامها؟ که دادم همه سوز دل صبا را

چه زنم چونای هر دم زنوای شوق او دم            که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را

همه شب درین امیدم که نسیم صبحگاهی       به پیام آشنائی بنوازد آشنا را

زنوای مرغ یا حق، بشنو که در دل شب           غم دل بدوست گفتن، چه خوش است شهریارا

شاعر : محمد حسین شهریار

متن شعری در وصف حضرت علی (ع) به مناسبت میلاد و ولادت امام علی (ع)

با علی درهای رحمت باز شد

ما سوا و محور مینا علیست                    شهسوار تاج کرمنا علیست

معنی والشمس نور روی اوست               معنی والیل مشکین موی اوست

دین حق با نام او کامل شده                  هل اتی در شأن او نازل شده

چون خدا ایجاد غرب و شرق کرد              قبل از ان نور علی را خلق کرد

عشق با نام علی اغاز شد                    با علی درهای رحمت باز شد

این حدیث دل بود تصنیف نیست               شیعه در محشر بلا تکلیف نیست

شیعه پایش در مسیر اولیاست                شیعه مولایش علی المرتضاست

هر کسی را اسم اعظم داده اند              بر لبش نام علی بنهاده اند

او به بیت الله رکن قائمه است                 تاج احمد افتخار فاطمه است

عشق بر حجاج احرام ولاست                  کعبه ی کعبه علی المرتضاست

نوح گر در بحر از طوفان برست                 مرتضی بگرفت سکان را بدست

هست او هستی به عیسی داده است     او عصا بر دست موسی داده است

اوست هدهد را غزل خوان کرده است       او سلیمان را سلیمان کرده است

او به ابراهیم احسان کرده است              اوست اتش را گلستان کرده است

آن ملاحت که به یوسف داده اند              جان یوسف از علی بستانده اند

عشق او از دل تجلا می کند                   یا علی گفتن گره وا می کند

تا علی سر رشته دار کار هاست             مکتب شیعه پر از عمار هاست

یا علی گفتن رموز انبیاست                     یا علی گفتن شعار مصطفاست

یا علی گفتن مرام فاطمه است               مزد هر شیعه سلام فاطمه است

پیش او افتاده مرحب از نفس                  بت شکستن کار حیدر هست وبس

پس سخن بی پرده گفتن بهتر است         چرخ تحت اقتدار حیدر است

تا علی فرمانده دهر است دهر                شیعه با ضد علی قهر است قهر

او نه تنها در زمین نام آور است                نام او در اسمانها حیدر است

سعی کن محشور گردی با علی              پس بگو (خوشزاد) یا هو یا علی

آنکه او فرمانروای محشر است                 حیدر است و حیدر است وحیدر است

شاعر : سید حسن خوشزاد

متن شعری در مدح حضرت علی (ع) برای میلاد و ولادت حضرت علی (ع)

نخستین موج دریایی ولایت

علی مرتضی میر خلایق                 بزرگ عارفان نور حقایق

شعاع نور خورشید هدایت               نخستین موج دریای ولایت

علی جان جهان و نور هستی          یگانه مظهر عهد الستی

نباشد گر علی، عالم نباشد            شرف در دوده آدم نباشد

علی تنها کلید فهم قرآن                کزو پیدا شود اسرار پنهان

علی رمز وجود آفرینش                   علی نور چراغ اهل بینش

علی بر حق، امام اولین است          شکوه آسمان، فرّ زمین است

علی مجلس فروز اهل راز است        ز خونش سرخ، محراب نماز است

علی بنیاد هستی را قوام است        علی اوضاع گیتی را نظام است

علی با ذوالفقارش گفت و گو داشت  خدا را در همه جا پیش رو داشت

علی سالار میدان نبرد است            به روز جنگ و هیجا مرد مرد است

علی مرد عطا؛ مرد سخا بود            علی لشکر شکن؛ خیبر گشا بود

ز نور او منور ملک هستی                زمین و آسمان بالا و پستی

علی نور و علی عشق و علی جان    به سختی چاره و بر درد درمان

علی امید جان، نور دل ما               علی آسان نمای مشکل ما

علی با درد جانش آشنا بود             تمام دردمندان را شفا بود

علی گاهی طبیب و گاه دهقان        گهی در کار کشت و گاه درمان

علی انسان کامل بود و عادل           نبُد یک دم ز کار خلق غافل

علی گنج نهانی سینه‌اش بود          چو آئینه دل بی کینه‌اش بود

علی بر کفش پاره پینه می‌زد           گره بر سینه بی‌کینه می‌زد

علی فرمانده حکم قضا بود              به منشور قدر فرمانروا بود

علی اسرار دل با چاه می‌گفت         گهرهای درون بنهفته می‌سفت

علی اندر تفکر بود دائم                   به صبر و حلم، همچون کوه، قائم

علی اسلام را بود و نبود است         یگانه نسخه ملک وجود است

علی شب در عبادت بود بیدار           ولی در روزها پیوسته در کار

علی بر تیره شب، فجر سحر بود       یتیمان را به سر سایه پدر بود

علی هر روز تا شب کار می‌کرد        ولی با نان جو افطار می‌کرد

علی سرچشمه انعام و احسان        علی کانون فیض و قطب امکان

علی بوتراب از عالم خاک                 به یک لحظه شدی تا قرب افلاک

علی نور خدا جان جهان است          مرا در وصف او الکن زبان است

شاعر : صالح افشار نویسرکانی

متن شعر چهارم در وصف و مدح حضرت علی (علیه السلام)

علی آن شیر خدا شاه عرب

علی آن شیر خدا شاه عرب            الفتی داشت با این دل شب

شب زاسرار علی، آگاه است           دل شب محرم سرالله است

شب علی دید به نزدیکی دید           گرچه او نیز بتاریکی دید

شاه را دید بنوشینی خواب              روی بر سینة دیوار خراب

قلعه بانی که به قصر افلاک             سردهد نالة زندانی خاک

اشگباری که چو شمع بیزار              میفشاند زر و میگرید زار

دردمندی که چو لب بشگاید             در و دیوار بزنهار آید،

کلماتش چو در آویزة گوش               مسجد کوفه هنوزش مدهوش

فجر تا سینة آفاق شکافت              چشم بیدار علی خفته نیافت

روزه داری که به مهر اسحار             بشکند نان جوین افطار

ناشناسی که بتاریکی شب             میبرد نان یتیمان عرب

تا نشد پردگی آن سرجلی              نشد افشا که علی بود علی

شاهبازیکه ببال پرراز                      میکند در ابدیت پرواز

شهسواری که ببرق شمشیر           در دل شب بشکافد دل شیر

عشقبازیکه هم آغوش خطر             خفت در خوابگه پیغمبر

آن دم صبح قیامت تأثیر                   حلقة در شد از او دامنگیر

دست در دامن مولا زد در                که علی بگذرد از ما مگذر

شال می¬بست وندائی مبهم         که کمربند شهادت را محکم

پیشوائی که زشوق دیدار                میکند قاتل خود را بیدار

ماه محراب عبودیت حق                  سر بمحراب عبادت منشق

میزند پس لب او کاسة شیر            میکند چشم اشارت باسیر

چه اسیری که همان قاتل اوست      توخدائی مگرای دشمن دوست

در جهان این همه شر و همه شر      ها علی بشر کیف بشر

کفن از گریة غسال خجل                پیرهن از رخ وصال خجل

شاعر : استاد شهریار

متن شعر پنجم به مناسبت میلاد و ولادت امام علی (ع)

بی همتای حق

کیست مولا ذات بی همتای حق              بعد حق هر کس بود شیدای حق

کیست مولا لام خلقت را هدف                 عـیـن عـلـم و یـاء دریای شرف

کیست مولا دین احمد را کمال                 متصل نورش به ذات لا یـزال

کیست مولا نعمت حـق را اتـم                 مـعـنی تـفـسیر نـون و الـقـلم

کیست مولا قاسم نـار و جحیم                صاحب تقسیم جنات و نعیم

کیست مولا باب شـبیر و شبـر                 بـر یتیمان مـهـربـانـتـر از پدر

کیست مولا نور حق را منجلی                 حجت بر حـق حـق یعـنی عـلی

در ولایت حب او تکوینی است                  دین منهای علی بی دینی است

بی‌علی‌درجسم‌هستی‌روح‌نیست             کشتی شرع نبی را نوح نیست

بی علی قرآن کتاب بی بهاست              چون‌علی‌آیات‌حق‌را محتوا ست

بـی عـلی اسـلام تـمـثـالـی بـود              در مثل چون طبل تو خالی بود

بی علی اصل‌عبادت باطل‌است                بی‌علی‌هرکس‌بمیرد جاهل است

بی علی تقوی گلی بی رنگ و بوست        بـنـد گی هـمچون نماز بی وضو ست

شاعر : ژولیده نیشابوری

متن شعر ششم در مدح امیر المومنین حضرت علی (ع)

خلوتگه اسرار

کعبه خلوتگه اسرار فراوان علیست                    بیت حق جلوهگر از روی درخشان علیست

در جهان مرد عمل باش و علی را بشناس           که ترازوی عمل کفه و میزان علیست

ای کج اندیش مکن غصب خلافت زیرا                 به خدا بعد نبی سلطنت از آن علیست

روز محشر که گذرنامه جنت طلبی                    آن گذرنامه به امضاء و به فرمان علیست

دادگاهی که به فردای قیامت برپاست               حکم حکم علی و محکمه دیوان علیست

کشتن "مرحب" و بگرفتن خیبر در کف                خاطرات خوش دیباچه دوران علیست

دور شو ای پسر "عبدود" از دیدهی او                که شجاعان عرب پشه به میدان علیست

این حسینی که رئیس الشهدایش خوانند           با خبر باش که شاگرد دبستان علیست

گرچه این دیده ز دیدار نجف محروم است            در عوض ریزه خور سفره احسان علیست

شاعر : سید حسن خوشزاد

متن شعر هفتم در وصف امیر المومنین حضرت علی (ع)

گره گشا

جز از علی نباشد به جهان گرهایی              طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد